مقدمه

با  سلام به محضر دوستان گرامی ،آدینه خوش.

امام زمان

عکس

اهیمت ماه رمضان

اهمیت ماه رمضان

1. ماه رمضان ماه نبوت است.(امام/15)

2. ماه مبارک رمضان جلوه لیله القدر است که تمام حقایق ومعانی در او جمع است.

3. در ماه مبارک رمضان مقام رسول اکرم(ص) به ولایت کلی الهی بالاصاله تمام برکات را در این جهان بسط داده است.(امام/15)

4. ماه مبارک رمضان که ماه مبارک است ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم؛ یعنی رسول خدا واصل شده است.(امام/16)

5. در ماه مبارک رمضان قضیه‌ای اتفاق افتاد که ابعاد آن قضیه و ماهیت آن قضیه در ابهام الی الابد مانده است برای امثال ماها و آن نزول قرآن است.(امام/19)

6. ماه رمضان از لحاظ طبیعت و تأثیر، یک خصوصیتی دارد؛ از این استفاده کنید.(رهبری/48)

7. اولیای خدا از مژده ی رسیدن ماه رمضان خرسند می شدند و از فراق ماه رمضان اشک‌هایشان سرازیر می شد.(رهبری/51)

8. مرحوم آمیرزا جواد آقای ملکی و مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی از ماه رمضانش، روزه اش، توجهش، تذکرش، نمازش، حکایتهایی نقل می کنند. این چیزها برای ما واقعاً درست مفهوم نیست؛ منتها خط روشنی را به ما نشان می دهد و ما باید حداکثر استفاده را بکنیم.(رهبری/53)

9. بهترین راه برای عنداللهی شدن روزه گرفتن است.(آیت الله جوادی آملی/125)

10. جزای روزه‌دار، لقای حق است.(آیت الله جوادی آملی/124)

11. رمضان اسمی از اسمای مبارک خدای سبحان است.(آیت الله جوادی آملی/129)

12. اهل سیر و سلوک، اول سالشان، ماه رمضان است. حساب‌ها را از ماه مبارک، تا ماه مبارک بعد بررسی می کنند؛ که ماه مبارک رمضان گذشته چه درجه ای داشته و امسال در چه درجه ای هستند.(آیت الله جوادی آملی/138)

13. ماه رمضان اگر زمانی گذرا بود و باطن و سر و حقیقت و روح نداشت، ولی الله به او سلام نمی کرد.(آیت الله جوادی آملی/139)

149552147245.png

پرسش و پاسخ پیرامون اربعین

پرسش :
شهيد مطهري درباره اربعين حسيني مي‌فرمايد: اصلا راه شام از كربلا نيست و چنين قضيه‌اي غلط است كه به كربلا آمدند و اهل بيت با جابر ملاقات كردند و اربعين تحريف شده است نظر محققين در اين خصوص چيست؟

پاسخ :
درباره زيارت كاروان اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از مرقد شهيدان كربلا در اولين اربعين سخنان بسياري گفته شده، برخي از محققين معتقدند كه كاروان اسيران در راه بازگشت به مدينه از كربلا عبور كرده و به زيارت شهيدان رفتند ولي برخي معتقدند چنين چيزي امكان ندارد بلكه اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در اولين اربعين به زيارت نرسيدند و ملاقات با جابر صحت ندارد. اين مسئله نيز يكي از مسائل مورد اختلاف بين محققين است. مرحوم محدث نوري صاحب مستدرك در كتاب لؤلؤ و مرجان اين قضيه را با دلايل و شواهدي بعيد دانسته و رد كرده است.[1]و شهيد مطهري هم كه در نوشتن كتاب حماسه‌ي حسيني و برخي از آثارش مقداري از مرحوم محدث و كتابش تاثير پذير بوده است،[2] موافقاً با مرحوم محدث نوري آن را رد كرده است و يكي از دروغهائي دانسته كه جامعه مرده آنرا پذيرفته و همين مطلب را يكي از دلائل بر مرده بودن جامعه آنروز ايران دانسته[3](اين سخنراني ايشان در روز اربعين بوده است) شهيد مطهري مي‌فرمايد: «يك جريان ساختگي كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و تنها در يك كتاب وجود دارد كه آن كتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نيست … ولي هيچكدام از مورخين و محدثين و مقتل نويسان اسلام اين را ننوشته‌اند بلكه تكذيب كرده‌اند و عقل هم ( آن را تكذيب مي‌كند).» اين دو محقق بزرگ جهان تشيع بدين ترتيب وقوع اين اتفاق تاريخي را انكار كرده‌اند.[4] اما به نظر مي‌رسد كه دلايل چندان قطعي نيست، شهيد مطهري فرموده است«عقل هم تكذيب مي‌كند» در حاليكه چنين نيست، اتفاقا عقل تأييد و تحسين مي‌كند كه اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ از كنار اين حادثه به اين سادگي نگذرند، از نظر عاطفي و عقلي اصلاً بعيد نيست كه انسان بعد از از دست دادن عزيزانش به هر نحوي كه ممكن باشد براي تسلي خاطر و تسكين آلام روحي بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداري كند! عقل چگونه با چنين چيزي مخالف بوده و آنرا تكذيب مي‌كند.[5] بانويي مثل زينب كه محبوبترين فرد خاندانش(برادرش حسين) و ساير برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به مزار آنها نرود، امام زين‌العابدين ـ عليه السلام ـ امام معصوم كه از هر لحاظ در كمال و در اوج عواطف انساني و عظمت معنوي مزار عزيزانش را زيارت نكند و فرزندان و خاندان پدرش را براي وداع به كربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد، جاي بسي تعجب است و از نظر عقلي رجحان با رفتن اسراء به كربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسيري كه اسراء را از كربلا به سوي شام آوردند از همان مسير ممكن است اسراء از شام به كربلا برگردند در هر صورت شهر مدينه بعد از سرزمين كربلاست و كربلا در بين راه سوريه كنوني(شام) و كشور عراق واقع است و از نظر عقلي هيچ استبعاد و مانعي وجود ندارد و از محالات نيست كه خاندان امام حسين ـ عليه السلام ـ در راه بازگشت به مدينه در اولين فرصت به زيارت قبور مطهر شهيدان رفته باشند.
مرحوم نوري و شهيد مطهري در يكي از دلايل ردشان آورده‌اند كه چون ابن طاوس صاحب لهوف در جواني اين كتاب را نوشته حرف او غير معتبر است، در حاليكه جوان بودن ابن طاوس هيچ دليلي بر رد اين مطلب نمي‌تواند باشد اتفاق نيرويي كه در جواني براي پژوهش و تحقيق وجود دارد در كهن سالي نيست، اين دليل آنها نيز دليل قابل قبولي نيست.
يكي از دليلهاي شهيد مطهري اين است كه نوشتن هيچ يك از مقتل نويسان و مورخان اسلامي اين واقعه را ذكر ننموده‌اند.
در جواب آنها بايد گفت كه: اولاً: چه كسي مدعي است كه مورخين تمام حوادث را دقيقا ضبط كرده‌اند و مسير كاروان اهل بيت از شام به مدينه را گزارش داده‌اند.
ثانياً: صاحب لهوف مرحوم سيد بن طاوس خودش يكي از مقتل نويساني است كه آن مطلب را نقل كرده است. و علاوه بر او ابن نما نيز در مثيرالاحزان نقل نموده است.
ثالثاً: مرحوم مطهري و نوري فقط در حد سخن مدعي شده‌اند كه هيچيك از مورخين اسلامي و مقتل نويسان اين واقعه را منعكس نكرده‌اند. چون آنها به تمام مقاتل دسترسي نداشته‌اند و تمام منابع تاريخي را مراجعه نكرده‌اند.[6] كه بدون تحقيق اثبات چنين ادعايي مشكل است. چون هم سيد ابن طاوس تقل كرده و هم بنابر نقل خود محدث نوري ابن نما در كتاب مثير‌الاحزان آنرا نقل كرده است.[7]
احتمالا مرحوم نوري اولين كسي است كه در اين مسئله با آوردن دلايلي ترديد نموده است، او از شيخ مفيد نقل كرده است كه فرموده است روز بيستم صفر كه مصادف با اربعين است اهل بيت امام حسين از شام حركت كردند نه اينكه اربعين به كربلا رسيدند.[8]
در هر صورت مرحوم نوري و بعد از او شهيد مطهري اين قضيه را انكار كرده‌اند و از لحاظ عقلي به ملاحظه برخي از امور همچون مسير طولاني بين كربلا و شام و مدت زمان طي اين مسافت محال ‌دانسته‌اند.
در عين حال عده‌اي از علماي شيعه چون ابن طاوس در لهوف و ابن نما در كتابش اين واقعه را نقل كرده‌اند و مجلسي نيز از سيد نقل نموده است.[9]
علاوه بر آنها مرحوم قاضي طباطبائي پژوهشي مفصل در اين باره انجام داده و معتقد است كه روايت جابر تا آخر نقل نشده است بلكه بخش پاياني آن قطع شده وگرنه حضور اهل بيت در كربلا و ديدارشان با جابر در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ منعكس مي‌شد.[10]
آن مرحوم گفته است كه علم الهدي و شيخ طوسي گفته‌اند كه سر مبارك امام حسين در روز اربعين به پيكر پاك امام حسين ملحق شد.[11]
مرحوم قاضي تمام دلايل محدث نوري را جواب داده و مردود شمرده است و ادعاي خود را كه حضور اهل بيت در اربعين اول بر سر قبور شهداست ثابت مي‌كند.[12] با توجه به اينكه تحقيق آن مرحوم مفصل است و كاملا مخالف با گفتار نوري و شهيد مطهري، لذا نمي‌توان با احتمالاتي كه مرحوم نوري اقامه نموده حضور اهل بيت را منكر شد بلكه عواطف شديد اهل بيت و بي قراري آنها از فراق امام شهيدان و عزيزان حكم مي‌كند كه در اولين فرصت به زيارت شتافته باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تحقيق در اولين اربعين سيد الشهداء، شهيد قاضي طباطبائي.
2. بحار الانوار، ج45، علامه مجلسي.
3. لولو و مرجان، محمد شانوري.
——————————————————————————–
[1] . محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، قم، انتشارات طباطبائي، 71، ج سوم، ص 149.
[2] . شهيد مطهري درباره وقوع چنين اتفاق و يا عدم وقوع آن تحقيق ويژه نموده است احتمالا با اتكاء به اثر مرحوم محدث نوري اين واقعه را بعيد دانسته است.
[3] . مطهري، مرتضي، حق و باطل، تهران، صدرا، چاپ دهم، 69، ص89.
[4] .همان، ص90.
[5] . مگر اينكه از جهت مدت زماني محاسبه شود و مسير بين شام و كربلا را بيش از مدت معلوم شده براي طي مسافت تعيين كند كه در اين مدت رفتن كاروان از شام به كربلا محال باشد.
[6] . در حاليكه خود مرحوم نوري فرموده است كه طبري والكامل نقل نكرده‌اند دو تا منبع را نمي‌توان به تمام مقاتل تعبير كرد.
[7] . محدث نوري«پيشين» ص150.
[8] . همان، ص154.
[9] . مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، چاپ سوم،63، ج45، ص146.
[10] . قاضي طباطبائي، تحقيق در اول اربعين سيدالشهداء، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد قاضي، چاپ سوم، 1368، ص217.
[11] . همان، ص220.
[12] . همان، از ص 6 تا ص304.

بخشی از سخنان رهبری